• وبلاگ : سرافرازان
  • يادداشت : 'مامان ... چرا بابا خودشو ميزنه؟'
  • نظرات : 0 خصوصي ، 33 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + کربلايي 

    وقتي شيطان نزد حضرت يحيي(ع) آمد. يحيي به شيطان فرمود: مي خواهم تله ها و دام هايي كه به وسيله آن فرزندان آدم را صيد مي كني و گمراه مي نمايي، به من بگويي.
    شيطان قبول كرد و فردا صبح با شكلي خاص آمد و دام هاي خود را براي حضرت يحيي(ع) تعريف كرده و نشان داد..
    در آخر ملاقات، يحيي پرسيد: آيا هيچ گاه بر من چيره شده و غالب گشته اي؟
    شيطان گفت: نه، ولي در تو خصلتي است كه من آن را دوست دارم.
    پرسيد: آن خصلت چيست؟