• وبلاگ : سرافرازان
  • يادداشت : تفسير عشق از ناي علي اکبر (کربلايي 110)*2*
  • نظرات : 8 خصوصي ، 54 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    زمين خوردن بار سوم

    مردي صبح زود از خواب بيدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشيد و راهي خانه خدا شد.

    در راه به مسجد، مرد زمين خورد و لباسهايش کثيف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

    مرد لباسهايش را عوض کرد و دوباره راهي خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمين خورد!

    او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.. يک بار ديگر لباسهايش را عوض کرد و راهي خانه خدا شد.

    در راه به مسجد، با مردي که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسيد.

    مرد پاسخ داد: (( من ديدم شمادر راه به مسجد دو بار به زمين افتاديد.))، از اين رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

    مرد اول از او بطور فراوان تشکر مي کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه مي دهند. همين که به مسجد رسيدند،

    مرد اول از مرد چراغ به دست در خواست مي کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

    مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداري مي کند.

    مرد اول درخواستش را دوبار ديگر تکرار مي کند و مجدداً همان جواب را مي شنود.

    مرد اول سوال مي کند که چرا اونمي خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

    مرد دوم پاسخ داد: ((