سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : چهارشنبه 103 اردیبهشت 19 ، 12:56 صبح
هر کس ادعا کند که به انتهای دانش رسیده است، نهایت نادانی خود را آشکارساخته است . [امام علی علیه السلام]
بوسه گاه امـام حسـین

چشم­هایش از شادی می­درخشید.
دستم را میان دستانش گرفت و گفت: دیشب خواب امام حسین (علیه السلام) را دیدم که سوار بر مرکب به طرف مهران می­آمد. وقتی به مقرّمان رسیدند پیاده شد و بازوی بچه ­های گردان را بوسید. یک دفعه بین بچه­ ها غوغایی شد. در آن لحظه آقا به طرفم آمد و مرا در آغوش گرفت و این بازویم را بوسید. سپس دست مبارکش را به طرف من آورد و مهری را در دستم قرار داد و فرمود: «محسن جان، به پاداش شرکت در آزادی مهران این تربت را به تو می­دهم». خواب محسن عاشوری پس از گذشت ساعتی از عملیات تعبیر شد. بالای سرش رفتم، دیگر آرام گرفته بود. با صورتم دستش را لمس کردم. لباس او غرق خون بود. با نگاهم زخم­هایش را جستجو کردم. به بازویش که رسیدم مبهوت ماندم. ترکش به بازویش خورده بود و از آنجا به قلبش. همان بازویی که امام حسین (علیه السلام) با بوسه­ ای متبرّک کرده بود.

شهدا در قهقه مستانه عند ربهم یرزقونند...



کلمات کلیدی : سرافرازان، بوسه گاه، امام حسین