شق القمر حسين عليه السلام به فرمان خداوندي نظر کرد زحج بگذشت و آهنگ سفر کرد خداي خويش را فرمود لبيک به دشت کربلاي خون سفر کرد بهشتي سيرتان را کرد گلچين و جنگي سخت با ابناي شر کرد گذشت از خان و مان و زندگاني تمام هستي خود را سپر کرد و با شيواترين شعر حماسه جهان را يک تنه زير و زبر کرد و با همدل ترين ياران عاشق نهال عاشقي را بارور کرد تمام خويش را فرزند زهرا به ميدان شهادت رهسپر کرد وضوي خون گرفت از شط ايثار شهادت را چه زيبا شعله ور کردقدم بنهاد در قربانگه عشق زدين احمدي دفع خطر کردقيامت ازقيامش گشت بر پا حسين بن علي ( ع ) کاري دگر کردو شد سرحلقه ي مستان توحيد به کوي عشق حق تقديم سر کرد زداغش گشت پشت آسمان خم دل افلاکيان را خون جگر کرد بسان سيد بطحا پيمبر حسين سرجدا شق القمر کرد سروده ي محمدرضا کوزه گر کالجي ( قنبر ثاني)