وبلاگ :
سرافرازان
يادداشت :
خاطره اي از شهيد زين الدين
نظرات :
6
خصوصي ،
46
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
Abrash
سلام. حالا شانس آورده كه بخاطر خوردن چايي فرمانده و سركشي توي سنگر فرمانده بازداشتش نكرده ... اگه بازداشتش ميكرد يا ميگفت برو با وليت بياكه واويلان ميشد
ضمنا بايد بخاطر چايي كه بدون اجازه خورد حلاليت ميطلبيد هرچند ميگن مهمون حبيب خداس ولي شايد صابخونه دوس نداشته باشه چايي به مهمون بده ..