• وبلاگ : سرافرازان
  • يادداشت : شهادت ابوالقاسم از زبان سردار شهيد طوسي
  • نظرات : 17 خصوصي ، 70 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    يا مقلب القلوب و الابصار ؛ يا مدبراليل و النهار

    يا محول الحول و الاحوال حول ؛ حالنا الي احسن الحال

    .

    يا صاحب الزمان !

    گلها همه با اذن تو برخواسته اند از بهر ظــــهــــــورت همه آراسته اند

    دلها همه در لحظه تحويل ، ز حق بي شک فرجت را ز خدا خواسته اند

    .

    خداوندا !

    تقدير دوستان خوبم را در اين سال نو به گونه اي قرار ده که در پايان سال از گذشته خود افسوس نخورند که عيد واقعي از آن کسي است که آخر سالش را جشن بگيرد نه اول سال را و اين عيد را کساني درک ميکنند که با يک چشم بر گذشته بگريند و با چشم ديگر به آينده لبخند بزنند . . .

    .

    پيشاپيش فرارسيدن سال يکهزار و سيصد و هشتاد و هشت خورشيدي را محضر شما عزيز بزرگوار و خانواده محترمتان تبريک و تهنيت عرض مينمايم . اميد که اين سال ، سال فرج مهدي فاطمه (عج) باشد و پيغام نوروزي رهبر عزيز در آستانه تحويل سال اين باشد : " يابن الحسن ؛ خوش آمدي " . آمين

    .

    ياحق . کربلايي

    بنام آفريدگار هستي

    بهار مي رسد از راه با تمام وجود

    مناره هاي درختان پر از صداي اذان

    تمام اهل طبيعت ز بندگي به نماز

    تمام شاخ درختان به زيركي به ركوع

    و سربسر همه گلها زعاشقي به سجود

    بهار آمده از راه با تمام وجود

    ......

    **

    با سلام به دوست عزيز و گرامي

    جناب اقاي

    و

    همچنين ساير دوستان محترم و

    شکفتن بهار که سر آغاز فصل زيبايي هاست،

    نمود قدرت يگانه ايست که هستي مي بخشد و جلوه مينمايد ،

    باشد که شروع بهار دلهايمان آکنده از عطر محبت و دوستي شود.

    فرا رسيدن بهار طبيعت را به شما دوست عزيز و خانواده محترمتان

    از صميم قلب تبريک و تهنيت عرض مي نمايم.

    سلامتي ، موفقيت و شادكامي شما و خانواده گراميتان

    را از خداوند يگانه مسالت مي نمايم.

    كريمي مير

    مير شرح بينهايت

    http://karimimir.blogfa.com/

    خدايا

    احساس مي کنم زود عادت مي کنم

    و گاهي به اشتباه اسم آنرا دوست داشتن مي گذارم.

    خدايا...

    مي ترسم از اينکه به گناه کاري که نفسم آنرا صحيح مي خواند و دلم از آن مي ترسد و عقلم به آن شک دارد، در آتش بي مهري ات بسوزم.

    خدايا...

    مي دانم تمام لحظه هايم با توست. مي دانم تنها تويي که مرا فراموش نمي کني. مي دانم که اگر بارها فراموشت کنم، ناراحتت کنم و برنجانمت، باز مي گويي برگرد. مي دانم؛ همه اينها را مي دانم، ولي نمي دانم چه کنم؛ نفسم مرا به سويي مي کشد و عقلم حرفي ديگر مي زند و دلم در اين ميانه مانده.

    خدايا...

    تو بگو چه کنم. تو نشانم بده راهي که بهترين است.

    خدايا...

    مي دانم تو هميشه با مني ، ولي تنهايم مگذار؛ يا شايد بهتر باشد بگويم: نگذار تنهايت بگذارم.

    خداوندا..

    من از تنهايي و برگ ريزان پاييز، من از سردي سرماي زمستان،

    من از تنهايي و دنياي بي تو مي ترسم.

    خداوندا...

    من از دوستان بي مقدار، من از همرهان بي احساس،

    من از نارفيقي هاي اين دنيا مي ترسم.

    خداوندا...

    من از احساس بيهوده بودن، من از چون حبابِ آب بودن،

    من از ماندن چون مرداب مي ترسم.

    خداوندا...

    من ازمرگ محبت، من از اعدام احساس به دست دوستان دور يا نزديک مي ترسم.

    خداوندا...

    . من از ماندن مي ترسم

    خداوندا...

    من از رفتن مي ترسم

    خداوندا...

    من از خود نيز مي ترسم

    خداوندا...

    پناهم ده

    سلام

    وبلاگتون بسيار پرمحتواست از اينکه باهاتون آشنا شدم خوشحالم

    انشاالله که در دنيا بتونيم ادامه دهنده ي راهشون باشيم و در آخرت شفاعتشون نصيبمون بشه

    موفق باشيد

    ياعلي

    شهيدان خاكي و افتاده بودند

    همه مجنون مادرزاده بودند

    شهيد آن نيمه ي وجه خداييست

    خريدار بلاي كربلاييست

    به قول خودت الهي شهيد شي

    مردي كه اهل خيمه را، سيراب مي‌خواست

    خود را از تاب تشنگي، بيتاب مي‌خواست

    آمد سراغ شط، وليكن تشنه برگشت

    مردي كه حتي خصم را، سيراب مي‌خواست

    با مشك خالي، امتحان دجله مي‌كرد

    دريا تماشا كن كه از شط، آب مي‌خواست!

    دشمن از او مي‌خواست تا تسليم گردد

    بيعت ز درياي شرف، مرداب مي‌خواست!

    عمري چو او، در خدمت خفاش بودن

    اين را ، شب از خورشيد عالمتاب مي‌خواست!

    در قحط آب، از دست خود هم دست مي‌شست

    مردي كه باغ عشق را، شاداب مي‌خواست

    ديشب كه شوري در دلم افكنده بودند

    طبعم به سوگ عشق، شعري ناب مي‌خواست

    التماس دعا

    حيدريم

    و نوروز تولد دوباره بهار ....
    و بهار فصل تازه زندگي....
    و زندگي آغاز عشق....
    همه عشق را برايتان آرزومندم....
    فقط ميتونم اينو بگم كه ما بعد از شهدا هيچ نكرده ايم . تنها كاري كه كرده ايم قدم گذاشتن بر روي خون پاك آنها و گذشتن بوده و بس........
    درود بر شهيدان
    از خاطرات خوانده و شنيده و از سرگذشت برجاي مانده شما ، دانستم که چگونه در مقابل آتش و پولاد و اهريمن سينه سپر کرديد و با خون خود ، خاک مذلت بر سر شيطان صفتان ريختيد ...
    فغانها كردم ام برنگشتند...

    سلام

    چند روز است نيامديد دلمان براي شما تنگ شد.

    در استاذنا با دو مطلب جديد به روز است:

    1- نقد سخنان آقاي شبستري

    2- صحيفه ي سجاديه معجزه ي اهل البيت (عليهم السلام) (به زودي)

    سلام دوست عزيز

    بلاخره آخر سال فرارسيد

    بروزم با آخرين آپ 1387

    يه سوال (( لحظه تحويل سال چه آرزويي ميکنيد؟))

    نميدونم سوال خوبيه يانه

    اگه نميتونيد بگيد

    يه دعا در حق ... بکنيد

    اللهم عجل لوليک الفرج

    ياعلي
     <      1   2   3   4   5      >