آن روزها که مردانى کوچک، کارهاى بزرگ مى کردند؛ مردانى که زمين، با آنان به آسمان فخر مى فروخت، مردانى که پا در رکاب عشق داشتند و سر به آسمان حماسه مى ساييدند، مردانى که دريا در دل هايشان موج مى زد و آسمان در دست هايشان جاى مى گرفت؛ مردانى که نه کوه به استوارى شان مى رسيد و نه کوير به سادگى و يک رنگى نگاهشان.
آنان که بدر و اُحد را زنده کردند و کربلا را تفسيرى دوباره نوشتند