کدامين شب از آن شب تيره تر بود*** که زهرا حايل ديوار و در بود
زمان بر سينه خود سنگ مي کوفت*** زمين از داغ زهرا شعله ور بود
تو مي ديدي ولي لب بسته بودي*** که آيين محمد در خطر بود؟
ندانستم که در چشم حقيقت*** کدامين مصلحت مد نطر بود
گلويت استخواني اتشين داشت*** که فريادت فقط در چشم تر بود؟
فداي تيغ عريان تو گردم***کسي آيا زتو مظلوم تر بود؟
مه خورشيد طلعت کيست؟ زهرا*** چراغ شعله خلقت کيست ؟ زهرا
پس از زهرا علي بي همزبان شد***اسير امتي نامهربان شد